سالم: در آن روز به یاد ماندنی که بر اثر هجوم جمعیت 120 هزار نفری , بناچار تا نزدیکیهای چمن آزادی پیش روی کرده بودیم, با شگرد همیشگی اش یعنی ضربه ی سر, حکم داد به برتری آبیها, و بدل شد به یکی از محبوبترینها در بین محبوبها. دوران بازیگری اش بعنوان یک فوروارد سرزن وتیزهوش و فرصت طلب,به سلامت به پایان رسید و بدون حاشیه . سپس مصمم شد برای الحاق به عرصه ی مربیگری. مدت کوتاهی را در جوانان استقلال, زیر نظر پرویزخان , تمرین کردم. اگر اشتباه نکنم, اولین تجربه اش بود در این زمینه. چهره ایکه به یاد دارم از آن روزهای پرویزخان, متفاوت است با دوران بازیگری و حالا که به مرز پختگی رسیده است کمابیش. آن روزها پرویزخان, کم تحمل به نظر میرسید و عصبی. طوریکه در مواجهه با یکی دوبازیکن عصیانگر و لوسِ تیم, خیلی زود از کوره به در میرفت. اینها را که میدیدم به خود میگفتم, بعیداست این مرد, در مربیگری موفق شود و کار آمد, آن هم در فوتبال بازیکن سالارِ ایرانی. نکته ی جالب دیگری که بیاد دارم اینست که , (سر زن) بودن, یکی از اصلی ترین ملاکهای بازیکن خوب بود نزد پرویزخان در آن روزها........................ بهر حال پس از مدتی , در کنار مربی بزرگ فوتبال ایران, منصور پور حیدری به کسب تجربه پرداخت و قهرمانیِ ارزنده ی باشگاههای آسیا را تجربه کرد در این جایگاه. سپس سکان هدایت تیمهای مختلف را بدست گرفت به عنوان سرمربی. عملکرد قابل قبولش در تیمهای پورا,نفت آبادان, ابومسلم, مس کرمان , از او یک مربی قابل اعتماد ساخت و قابل احترام. قهرمانی با تیم دوم ایران در غرب آسیا و شکست دادن عراق در فینال, نقطه ی در خشان کارنامه ی اوست. چرا که همان عراق, با همان کادر فنی و نفرات, اندکی بعد قهرمان جام ملتهای آسیاشد در حضور بزرگان. مظلومی در عرصه ی مربیگری همانند دوران بازیگری, سالم کار میکند و بدون حاشیه. و این نحوه ی کار کردن, شاید در فوتبال نه چندان سالمِ ایرانی, مانع شود از رسیدن به برخی جایگاهها و موقعیتها. مظلومی از خوش زبانیها , قلدریها, زدو بندها و خود شیرینی ها بی بهره است! و شاید همینها عاملی باشد تا کمتر مطرح شود و کاندیدا برای پستهایی مثل سرمربیگری تیم ملی. دلتا |
__._,_.___
No comments:
Post a Comment