معمولا آدمهایی که ریگی به کفش دارندو از سایه خودشان هم می ترسند راه رفتنشان تماشا دارد. اینگونه آدم ها حتی به خودشان هم اعتماد ندارند. طبیعی هم هست کسی که کار زشتی نکند ترسی هم ندارد و رفتارش نرمال است. این سیستم میخواهد همه چیز تحت نظرش باشد. باشگاه را نمی فروشد بلکه میخواهد واگذار کند. فرق است بین واگذاری و فروش. وقتی شما میفروشید یعنی از خود سلب مسئولیت و اختیار و مالکیت می کنید ولی وقتی واگذار می کنید یعنی اینکه ضرر و زیانش با شما و هرگاه که سودی داشت برا یخوردن یا نیازی بود برای هر هدف دیگری آن را پس میگیریم یا اصلا خودمان مدیریت می کنیم مثل شرکت نفت که بنام ملت است ولی سود و منافع مال ما و مدیریتش تحت اختیار ماست. بخصوص در نزدیکیهای انتخابات و غیره . درست مثل فروش سرقفلی یک مغازه یا دکه. بنا براین مدیرش و بازیکنش و سرمربی و لیدرش و حتی دربان باشگاه را هم ما تعیین می کنیم. هفتاد و شش سال در شوروی سابق همین وضع برقرار بود تا ماشین دولتی لاستیکش ترکید و از حرکت باز ایستاد امیدوارم که بخود آیند و مردم را بخودشان واگذار کنند.
|
__._,_.___
No comments:
Post a Comment