ریش خند: می خندد, نمیدانم به چه چیز, اما هنوز می خندد. هر چند که خنده هایش کمرنگ تر به نظر میرسند و از تهِ دل نیستند مثل سابق, اما هنوز می خندد. شاید هر کسِ دیگر هم به جای او می بود و میدانست زوایایِ آشکار و نهانِ انتخابِ رییس فدراسیون و پروسه یِ کاندیداتوری او را, او هم می خندید به ریشِ این جماعت . این استخوان خرد کرده های عالم مدیریت و دنیای توپ گرد. چه کسی بخندد, اگر او نخندد.او که میداند که نمیداند, مختصاتِ فوتبال و فوتبالیها را. اوکه میداند که نمیداند, اصول بدیهی و ابتدایی مدیریت را . اوکه میداند که نمیداند جایگاه انکار ناپذیرِ نظم و صداقت و دانشِ کار را. اما بهتر از هر کس میداند که مدیر نیست و یک دست نشانده است در این جایگاه. از این روست که متزلزل است در ابراز صریحِ موضع و تصمیم گیریِ قاطع و اصولی. و با این دیدگاه و منش, تعجب ندارد که با آرژانتین و اسپانیا مذاکره کنندو با بحرین و زامبیا, دیدار. به سفارش شده ها حکم دهند و به عربها دستخوش.................. واینها حرف نیست و درد است. و اوست که میخندد با این دردها و به این دردها . شاید میخندد به مشکلات بیشمار فوتبالمان, تا همیشه ( بهانه ای داشته باشد برایِ خندیدن) بنا بر توصیه ی عقلا! می خندد تا بگوید؛کارش از گریه گذشته, شاید! و یا این حربه را (دوایِ دردِ بی درمانِ )فوتبالمان میداند , بنا بر تجویز حکما, شاید! و با این اسلوب و این دیدگاه, با سرعتی قابل توجه, در حال نزولیم و درک نمیکنیم شرایط کنونی را.( و حکایت طنزِ تلخِ کسی را داریم که در حال سقوط از یک آسمانخراش, از او می پرسند ؛ وضعیت چطوره؟؟... و او میگوید؛ تا اینجا که بد نبوده!!!) اما ما آن مراحل را گذراندیم و با سر به زمین خورده ایم و, اوضاع را بد نمیدانیم هنوز. هر چهار تیم باشگاهیمان حذف میشوند آسیا, و تیم ملی مان جایی ندارد در بین 5تیم برتر آسیا در مقدماتیِ جام جهانی, و این کارنامه ای خجالت آور است و او هنوز می خندد. وچرا نخندد به ریش ما, به سرو پای ما, به سادگی ما, که در انتظاریم تا این نابلدان, راهگشا باشند و ناجی, در این سردرگمی و سرگردانیِ اسف بار و یاس آور. دلتا |
__._,_.___
No comments:
Post a Comment