تو فکر یک سقفم:
فصل نقل و انتقالات است و آبستن اتفاقات. فصلی آکنده از دور زدنهای مجاز و غیر مجاز. فصلی سرشار از پیچیدن و پیچاندن در پیچهای نه چندان خطرناک. در طی این سالها آنقدر وقایع عجیب دیده ایم و اخبار غریب شنیده ایم که دیگر تعجب نخواهیم کرد , اگر مدیر عامل و بازیکن وعده گاهشان, کارگاهِ خیاطی باشد , تا هر آنچه میخواهند ببرند و بدوزند در خفا, و در نهایت عهد بشکنند و پاره کنند آنچه را که نباید! دیگر برایمان عجیب نیست که مربی یک و نیم میلیاردی قناعت کند به پیشنهاد 300-400 میلیونی, بر اساس صلاحدید مشاوران, شاید! اما گذشته از این موارد رنگارنگ, وقایع و مباحثی وجود دارند که مختصاتِ همین فصل نقل و انتقالات هستند انگار. (سقف ) و ( کف) واژه هایی هستند مکرر در هر سال که بیشتر شنیده میشوند در این روزها. واژه هایی ویژه برای این فصل که گویا تنها باید مزه مزه شان کرد به نیت نوبرانه. عباراتی که شاید تنها حربه ای باشند برای فعالسازی سیستم ترمز رقبای دست به دهان و احیانا" دست و دلباز. اما کم ندیده ایم که همین سقف مورد نظر, سوراخ شود و یا گاه آوار شود بر سرِ پناه جویان و احیانا" سازندگانش. کم ندیده ایم که سقف و کف به هم بچسبند دوستانه, در حالیکه کسی ندانست که سقف تا حدِ کف نزول کرده, یا کف ارتقا یافته تا همجواریِ سقف! اما در این بین , عده ای نیز هستند که اصولا" اعتقادی ندارند به سقف و سقف سازی, و سقفشان آسمان است انگار, اما نه از رویِ درویش مسلکی و افتادگی. اینگونه است که قضیه کمی بغرنج میشود و دیر هضم برای جماعت فوتبالدوست. مثلا" نمیدانیم که تکلیف چیست, آنجا که یکنفر خود را ( بنز) بداند و دیگران را(پیکان), وچندان برنتابد این سقف سازیهای دست و پاگیر را. نمیدانیم که تکلیف چیست , اگر جنابِ (بنز) نیمی از فصل را روی ( چال سرویس) تشریف داشته باشند برای معاینه ی فنی و رفعِ روغن سوزیِ احتمالی, ناشی از دردِ واگیر دارِ بی پولی. آنقدر اینها را دیده ایم که تعجب نمیکنیم که پس از کلی جار و جنجال و انتقال, یکنفر بگوید که برای پول این پیراهن را نپوشیدم, ولی اگر پول ندهید تمرین نمیکنم.... اما گذشته از این موارد مکرر, باید گفت ؛گرچه عبارات سقف و کف در ظاهر محدودند به فصل نقل و انتقالات, اما این سردرگمی و ندانستن سقف ها و کفها, در زمینه های قابلیتهای فنی, اقتصادی, فرهنگی و...به خصوص در فوتبالمان دردی دامنگیر است و موجی فراگیر. از این روست که مثلا" پس از مطرح کردن نامهایی چون برزیل, اسپانیا, آرژانتین ... برای مصافی دوستانه, همواره به گزینه های دمِ دستی نظیر کویت, بحرین و... رسیده ایم و خواهیم رسید. و یا پس از نامزد کردنِ نامهایی بزرگ و چهره هایی سرشناس برای نیمکت تیم ملی, به نامهایی میرسیم که بعضا" بیکار مانده اند و بیرونِ گود......... و اینها همه ناشی از اینست که حداکثرها و حداقل ها را در عرصه های گوناگون نمیدانیم و نمیخواهیم که بدانیم, شاید. دلتا |
__._,_.___
No comments:
Post a Comment