زیرزمین: چنان از باند زیرزمینی میگویند که خودشان در صداقت و درستی, تمام و کمالند انگار. همانها که به داستان مبهم تبانی دامن زدند برای جهت دادن به جریانهای متعفن زیر زمینی. همانها که یارای دیدن نداشتند برای بالانشینی و آرامش آبیها. از سلامت مایلی کهن میگویند و از فحاشیهایش نه. از درست بودن انتخابش میگویند و از جریان نادرستی که روی کارش آورد, نه! از شعار لوس و بی مزه ی هواداران میگویند که فقط چند بار تکرار شد, آنهم نه در صحنه های حساس و شرایط ملتهب. اگر در این زمینه از عملکرد محمدحسن انصاریفر میگویید, باید به شکست 4گله ی قرمزها مقابل سپاهان و شکستن 4500 صندلی ورزشگاه آزادی بگویید, در آن شرایط است که فرهنگسازیها عیان میشود و ظرفیت و ظرفیت سازیها! میگویند به دهداری و پروین وحجازی و... هم توهین میشد مثل مایلی کهن!!!. اما نمیگویند چرا آقایان فقط از اهانت به مایلی کهنِ حاشیه ساز و فحاش اینچنین آزرده خاطر شده اند و رنجور؟ تا آنجا که بیانیه صادر میکنند برای دلجویی از فرزند راستینِ ایران و انقلاب! دهداری بیشتربرای این مملکت افتخارآفرین بوده یا مایلی کهن؟ دهداری در ورزشِ ما الگو بوده و فرهنگ ساز یا مایلی کهن؟ پروین , حجازی , دایی..., فرزند ایران نبوده اند؟ برای این مملکت جانفشانی نکرده اند؟ نامشان اعتبار این مملکت نبوده در آنسوی آب؟ پس از چه روست که برای یک چهره ی گستاخ و بی ادب که نه آنگونه اعتبار کسب کرده , نه در آن حد و اندازه ها بوده ونه از آبرو و حیثیت این مردم پاسداری کرده, اینگونه سنگ به سینه میزنند و بیانیه صادر میکنند در حمایت از دشنام نامه؟ اگر جریاناتی هست زیرزمینی که تحت الشعاع قرار میدهد فوتبال مارا, جریاناتی نیز هست که اینک بوی تعفنشان از زیر زمین بیرون زده و آنها را در رسانه های نوشتاری و دیداری و گفتاری به حلق و چشم مردم فرو میکنند بی پروا. دلتا |
__._,_.___
No comments:
Post a Comment