| كوچينگ به سبك صمد مرفاوي جنگ در ميدان صمد تسبيح بدست ذكر ميخواند, توگويي مسجد است روي نيمكت بي خيال وخوشدل است گرچه مرد خوبي و صاحبدل است دير گاهي كاراو ورد خواندن است گريه بنمايد بهنگام شكست اي برادر گريه و زاري كجا جنگ در ميدان و سر بازي كجا سركتاب و ورد و تسبيح,فال بين در كجا ها كرده است جادو چنين ***** در نبرد فكر وعقل و سروري گر دعا بود مايه ي بهره وري اينهمه درس و كلاس بهر چه بود ذكر و ورد و سركتاب كافي نمود كادر فني را چه مي آمد به كار هر دم از بازيكنان آرد دمار آن بدنسازي عرق گيري ز تن اين همه شلاق كوبي بر بدن دستيار و دكتر و علم و زمان صرف پول و دستمزدهاي كلان رنج اردو اين همه تاب و عتاب آبدرماني جكوزي دوش و آب تاكتيك اندر دفاع , حيله گري طرح غافلگيري و حرفه گري ضرب و تمرين شوتهاي بي شمار تيم ما اين كارها ميخواد چه كار رمل و اسطرلاب اگر بودي مفيد اينهمه علم و كتاب نامد پديد ***** اول فصل روته مولر در كنار در تدارك تركيه رفتي چه كار سرپرست و حامي مالي كنار دستيارژرمني گشته قطار گند زدي با باخت هاي بي شمار وه چه شاهكاري بياوردي ببار تيم را ازبهر چه بردي به كيش جاي اين كار مينهادي پشم وريش گر بدي تسبيح وريش ابزار ليگ حاجي مايل گشته بود كامكار ليگ مرد باش و چون مهابادي دلير كام استقلال بجو اي مرد شير خود برو بنويس استعفا سريع نام نيك از تو بماند اي بديع "كار هر بز نيست خرمن كوفتن گاو نر ميخواهد و مرد كهن" ***** واعظا لجبازي وفكر درست نآيدت كار از براي حفظ پست پيش قرمزها برفتي آبرو زانكه استقلال بباخت فرموده خو جاي آب بنما تو فكرخربزه كاين امام زاده ندارد معجزه اين نتايج كو بياوردي بدست پشت استقلاليان را بس شكست ***** فصل ديگر باش در فكر دگر جاي ديگر باش پي ذكر دگر گوش كن حرف و تعقل كن رفيق فكرنو كن جان من مردشفيق گر كه ايوب مارا پنداشته اي صبرايوب هم بود اندازه اي پيش از آن كه لخت عريونت كنند با چماق از خانه بيرونت كنند احترام خويش را محفوظ دار سرمربي را تو از خارج بيار محسن سليماني آ‌ل |
__._,_.___
No comments:
Post a Comment