گمانه زني پيرامون سرمربي آينده استقلال
دو درويش بر گليمي بخسبند و دو پادشاه در اقليمي نگنجند
گويي اين مثل سعدي براي استقلال مصداق دارد و اصلا براي اوضاع امروز استقلال گفته شده است. دو امير ، دو انسان تماميت طلب و باهوش در مقابل يكديگر. يك با نفوذي سياسي و ديگري با نفوذي ورزشي و ... . هر دو سازمان ده و مديرند. بنا براين عقل حكم ميكند
كه هريك راه خود را بروند اينگونه هم به صلاح استقلال است و هم به صلاح هردو. بنا بر آنچه كه قبلا گفتم امير بايد ميرفت و بسيار زيبا و هوشمندانه رفت. رفت تا روزي ديگر به عنوان يك ناجي باز گردد.
مردم هميشه منتظر ما هميشه در انتظار معجزه اند. گاهي معجزات در باورهاي ديني است كه پيامبران و قديسين وعده داده اند
كه در جاي خود بسيار زيباست و پويايي و زيبا انديشي در جامعه را ترويج ميدهد و جامعه را متعالي خواهد كرد. ولي وقتي از حالت روحاني خود خارج مي شود اگر سر به بيراهه نبرد حتما كسي را به مقصد هم نميرساند و دير يا زود دو دوزه بازان را رسوا مي كند.
همين امروز زمزمه مذاكره امير با مس كرمان براه خواهد افتاد. او نمي توانست قبل از پايان بازي امارات با كسي پاي ميز مذاكره بنشيند. چون منع قانوني وجود داشت. ولي امير كه شتابزده نيز نشان ميدهد بلافاصله بعد از بيانيه باشگاه مذاكرات خود را با مس كرمان علني مي كند.
اما حال و روز امروز استقلال مثل فوتبال ما حال و روز عجيب و سياست زده اي است. هيچ به اخبار و رويداد ها دقت كرده ايد. چند هفته اي است كه غوغايي بنام ليدر و ليدر بازي براه افتاده است. مايلي كهن به هر كسي گير ميدهد. در استاديوم ها فحاشي مي شود. ليدر از تهران به همدان ارسال مي شود. مدير باشگاه تهديد مي كند و ..... راستي چه خبر است؟ اگر متوجه شديد ما را هم آگاه سازيد.
*
اما داستان امير خان را در قسمت قبلي برايتان گفتم كه با چه هدفي استقلال را ترك مي كند. راستي سرمربي آينده استقلال كيست؟ مدير باشگاه فرياد مي زند كه سرمربي آينده باشگاه خارجي خواهد بود. ولي مگر اين خارجي ريال ميگيرد؟ با اين اوضاع و احوال صرفه جويي كه راه افتاده و اوضاع سخت اقتصادي كه بزودي از راه ميرسد وگريبان همه واحد هاي اقتصادي را مي گيرد آيا فوتبال و ورزش از اين قاعده مستثني خواهند شد؟ طبيعي است كه خير. بنا براين تصور من بر اين است كه ديگر هيچ باشگاهي نمي تواند با سرمربي خارجي كنار بيايد مگر كرواتها، كه از مربيان داخلي اگر كمتر نگيرند بيشتر هم نمي گيرند. بنا براين آب ها كه از آسياب افتاد و سروصدا ها كه خوابيد آنگاه بايد بدنبال واقعيت ها رفت.
*
در ميان سرمربيان داخلي كسي كه ميتواند در استقلال وارد شود كه هم تجربه كافي داشته باشد. مقبوليت داشته باشد. ارز هم نخواهد و مشتاق سرمربي گري در استقلال هم باشد. به نظر من اين شخص كسي غير از پرويز مظلومي نيست. بنا براين منتظر باشيد كه پرويز خان جاي امير خان بنشيند. اما پرويز مظلومي بايد بداند كه روي چه صندلي داغي مي نشيند و كاركردن با امير واعظ آشتياني يعني چه؟
كاركردن با بعضي از بازيكنان ياغي استقلال يعني چه؟ بنا براين بايد بداند كه پايش را روي زمين سست قرار ندهد. محكم قرارداد ببندد. دستياران و بازيكناني را كه خود ميخواهد انتخاب كند و گذشته از اين ها مواظب لابي قوي امير و ليدرهايش در استاديوم ها باشد. كوچكترين اشتباه تاوان سنگيني خواهد داشت.
محسن سليماني آ ل
No comments:
Post a Comment