به گروه اینترنتی جذاب و پر از تفریحات جالب استقلال آبی خوش آمدید. از آرشیو ما در پایین صفحه نیز دیدن کنید

Tuesday, March 29, 2011

* EsteghlalBlue * كجائيد ؟؟؟

 

چكيده اي از حرفهاي جنجالي مهدي هاشمي نسب :

من استقلالی ام.استقلالی خداحافظی کرده ام و استقلالی می میرم.

 

مهدی هاشمی نسب این روزها استقلالی است یا پرسپولیسی؟

این سوال را بارها جواب داده ام.

یعنی...؟

مکث نکن.من استقلالی ام.استقلالی خداحافظی کرده ام و استقلالی می میرم.

اما چهار گل به استقلال آن هم در لباس پرسپولیس زده ای...

عوضش یک گل زده ام به اندازه همه آن چهار گل می ارزد.بروید از استقلالی ها بپرسید.از پرسپولیسی ها هم بپرسید.آن گل چهار گب بیشتر زیر زبانشان مزه کرده؟یا آن گلی به پرسپولیس زدم بیشتر ناراحتشان کرده... اصلا بگذارید ماجرا را تمام کنم.پرسپولیس در وجود من مرده

-

اما همه می دانند که تو در مقابل پروین ایستادی...

بدانند.من یک سوال دارم.چطور می‌شود در جام باشگاه‌های آسیا، پرسپولیس در دو بازی، به دو تساوی صفر بر صفر می‌رسد و در بازی آخر مرحله مقدماتی، تنها در صورتی به چهار تیم نهایی صعود می‌کند که بازی را ببرد، اما بازی تا دقیقه 75، صفر بر صفر بود و پرسپولیسِ در آستانه حذف است. مهدی هاشمی‌نسب در دقیقه 70 گل پیروزی‌بخش و صعود پرسپولیس را در بازی سوم به ثمر می‌رساند و بعد کنار گذاشته می شود؟

 اصلاح کن.بعد علی پروین، مهدی هاشمی‌نسب را نمی‌خواهد. این را باید هواداران پرسپولیس بهتر بدانند...

اصلا رفتن من به استقلال، به هیچ بنی‌بشری ربط ندارد. من قراردادم به پایان رسید و به استقلال رفتم.همین.

-

می خواهید یک جمله بگویم قال قضیه را بکنم؟آقا اصلا عشقم کشید بروم استقلال.من استقلالی بودم و می خواستم دینم را ادا کنم.

-
یک پرسپولیسی دو آتشه مثل هاشمی نسب چطور می تواند بدون درگیری با علی پریون حالا بر سر هر ماجرایی به استقلال برود؟

ببینید. من از پرسپولیس به استقلال رفتم تا همه اشک‌هایی را که برای بردن استقلال و شادکردن دل هواداران پرسپولیس ریخته بودم، جمع کنم و روز داربی مقابل پرسپولیس با گلی که به پرسپولیس زدم، اشک را در چشم تک تک هواداران پرسپولیس بگذارم چون داغ داشتم.همه هم می دانند چرا به استقلال رفتم.هیچ احتیاجی به واگویی اش هم ندارم. زمانی که من به استقلال گل می‌زدم، هواداران استقلال به ان صورت به من توهین نمی کردند، اما زمانی که به پرسپولیس گل زدم، پرسپولیسی‌ها برایم شعار رکیک ساختند. می‌گفتند مهدی هاشمی‌نسب (...)بی‌اصل و نصب. من با شرف زندگی کردم و با شرف پول گرفتم. زمانی که به استقلال آمدم، برای سه سال، 100 میلیون تومان پول گرفتم، اما در هر تیمی بودم، از ملی تا باشگاهی، هیچ وقت پاچه‌خواری نکردم، هیچ وقت به زور، دست به سینه نبودم، هیچ وقت بیخود و بی‌جهت برای رسیدن به منافع و بازی در تیم ملی تعظیم نکردم، فیلم بازی نکردم و سجاده آب نکشیدم.اگر اینها تعریف یک یاغی است به یاغی بودنم می بالم.

 -

ولی بعد از گلی که زدی خیلی اذیت شدی...

کتک خوردم.ترور شدم اصلا.خیلی‌ از پرسپولیسی‌ها به من بد و بیراه گفتند، اما همه آنها را حلال می‌کنم. مهدی هاشمی‌نسب از پرسپولیس رفت، اما همه می‌دانند که در قلب آنها قرار دارم، اما همه آنها بدانند که من یک استقلالی دوآتشه هستم که با استقلال از فوتبال حرفه‌ای خداحافظی کردم. حتی در تیم‌هایی که مقابل استقلال ایستادم، هیچ وقت از هواداران استقلال فحش نخوردم و تا زمانی که به استقلال رفتم، همیشه مورد محبت هواداران استقلال بودم.

-
 بهترین گل زندگی‌ات را به چه تیمی زدی؟

آخر این سوال است؟معلوم است! بهترین گل زندگی‌‌ام را به پرسپولیس زده‌ام؛ نه به خاطر این‌که تیم سابقم بود، بلکه حقم بود! باز هم اگر به آن روزها برگردم، به استقلال می‌روم و استقلالی می‌شوم تا خیلی‌ها را بسوزانم.

 

- دل پُری داری! رفتنت به استقلال یک طرف و گل‌زدنت به پرسپولیس انگار ماجرای دیگری دارد.جنسش فرق دارد...نه؟

اصلا در گلویم عقده شده بود. می‌دانی چرا در آن بازی سعی کردم به پرسپولیس گل بزنم؟ برای آن‌که در بازار کرج، هواداران پرسپولیس بعد از رفتن من به استقلال مادرم را به بدترین وجه کتک زدند و همین مانده بود تا چاقویش بزنند و اگر مردم به دادش نمی‌رسیدند، شاید مادرم را از دست می‌دادم. همین‌طور برادرم را جلوی در خانه‌مان و در چند جای دیگر کرج کتک زدند. من برای پرسپولیسی‌ها چهار گل زده بودم و مزه آن گل‌ها هنوز زیر دندانشان است، اما من دندان‌هایشان را با آن گل مسواک زدم و بهتر بگوبم جرم گیری کردم تا مزه‌اش از بین برود.

سر آن گل همین الان هم که از فوتبال دوری اذیت می شوی؟

چرا نشوم؟می شوم مثل چی.هنوز هم ترکش‌های آن گل به من می‌خورد. همین چند وقت پیش جایی رفته بودم که یک راننده وانت نیسان من را شناخت و چون پرسپولیسی بود، بدترین الفاظ را نثارم کرد؛ دعوا کردیم و من کتکش زدم. نامه دادگاهش درِ خانه‌مان آمد.اما این منم که کم نمی‌‌آورم.

کتک خوردن مادر و برادرت  واقعا تاسف‌برانگیز است! این از ضعف های فرهنگی فوتبال ما است که حرفه‌ای‌گری در آن به سختی اتفاق می‌افتد. شاید اگر این ویژگی‌های فرهنگی نبود و مردم آن‌قدر دلبسته فوتبال نبودند، روی این انتقال‌ها آن‌قدر حساسیت نبود.

-

پیش بینی ات از داربی 70 چیست؟

من استقلالی از فوتبال خداحافظی کردم و الان یک استقلالی هستم.معلوم است که از برد استقلال مقابل پرسپولیس خوشحال می شوم.استقلال مثل آب خوردن می برد.حالا نگاه کنید...

__._,_.___
Recent Activity:
MARKETPLACE

Stay on top of your group activity without leaving the page you're on - Get the Yahoo! Toolbar now.


Get great advice about dogs and cats. Visit the Dog & Cat Answers Center.

.

__,_._,___

No comments: